صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۹۷۷

۱

گرسنه چشم کجا سیر از نوال شود

که بر حریص لب نان لب سؤال شود

۲

به خار و خس نتوان سیر کرد آتش را

که حرص خواجه یکی صد ز جمع مال شود

۳

ز خون صید حرم رنگ تیغ او نگرفت

کجا به گردن او خون من وبال شود

۴

مریز آب رخ خود که در کنار محیط

صدف ز بی گهریها کف سؤال شود

۵

نرفت زنگ ملال از دلم به باده ناب

ز آب سبزه محال است پایمال شود

۶

امیدها به خطش داشتم ندانستم

که روز من شب ازان عنبرین هلال شود

۷

غرور حسن ز خط بیش شد که دارد یاد

که حاکم از رقم عزل مستمال شود

۸

کسی که خیمه برون زد ز خویش چون مجنون

سیاه خیمه اش از دیده غزال شود

۹

تأمل آینه فکر را کند روشن

که آب صائب از استادگی زلال شود

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۵۵
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۴۹

نظرات