
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۳۹۹۵
۱
اگر به پیرهن گل وگلاب باز آید
امید هست به جوی من آب باز آید
۲
شکسته پر وبالم درست خواهد شد
به آشیانه چو مرغ کباب باز آید
۳
رم از طبیعت آهوی چشم اگر برود
امید هست که عمر از شتاب بازآید
۴
حضور رفته ز دوران مجوی هیهات است
که شبنم از سفر آفتاب باز آید
۵
دوبار اهل نظر را به آب نتوان راند
به چشم من کی از افسانه خواب باز آید
۶
چو ایستاد ز گردش کباب می سوزد
چنان مکن که دل از اضطراب باز آید
۷
دلم ز آینه رویان به سینه برگردید
به حسرتی که سکندر ز آب باز آید
۸
عنان آه توان باز زد ز لب صائب
اگر به روزن دود کباب باز آید
تصاویر و صوت



نظرات