
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۰۳۱
۱
دمید صبح تجلی به جان شتاب کنید
ز سردسیر جهان رو به آفتاب کنید
۲
درین محل که گشوده است صبح دفتر فیض
ستاره ای ز برای خود انتخاب کنید
۳
کنون که زر به سپر بخش می کند خورشید
چه لازم است نظر را سیه به خواب کنید
۴
هوای عالم بالا کنید چون شبنم
بس است چند اقامت درین خراب کنید
۵
ز روی دل بفشانید گرد هستی را
نظر به شاهد مقصود بی حجاب کنید
۶
مگر رسید به پابوس بحر چون سیلاب
به آه گرم دل سنگ خویش آب کنید
۷
عمارت نفس پوچ را بقایی نیست
ز بحر چند جدا خانه چون حباب کنید
۸
ز خون دیده خود می به ساغر اندازید
ز رنگ چهره خود سیر ماهتاب کنید
۹
چراغ دولت بیدار را فروغی نیست
نظر به گوشه آن چشم نیمخواب کنید
۱۰
ز شعر مولوی روم چون بپردازید
موحدان غزل صائب انتخاب کنید
تصاویر و صوت

نظرات