
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۰۵۷
۱
زان قامت بلند نظر باز نگذرد
زین سرو هیچ مرغ به پرواز نگذرد
۲
هنگامه سخن به سخن گرم می شود
صاحب سخن ز چشم سخنسار نگذرد
۳
اشک از غبار خاطر من ره برون نبرد
زین گرد سیل خانه برانداز نگذرد
۴
از سیر لاله زار زند نعل واژگون
برخاک کشتگان اگر از ناز نگذرد
۵
در سینه من است ازان کبک خوشخرام
کوهی کز آن عقاب به پرواز نگذرد
۶
صائب ز عجز نیست ز راه مروت است
فریاد من اگر ز هم آواز نگذرد
تصاویر و صوت

نظرات