صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۰۸۰

۱

عیسی دمی کجاست به درد سخن رسد

پیش از دم هلاک به بالین من رسد

۲

دانی چه روز دست دعا می رسد به عرش

روزی که این غریب به تخت وطن رسد

۳

عالم تمام پرده فانوس حسن اوست

اینجا به شمع طور پیرهن رسد

۴

بی پرده نقش صورت شیرین نگاشته است

کوتیشه تا به داد سرکوهکن رسد

۵

چون شمع آههای گلوسوز می کشم

تا باد صبح بر سر بالین من رسد

۶

کی حد ماست دست درازی به شاخ گل

مارا بس است خاری اگر از چمن رسد

۷

صائب میان اینهمه شکرلبان که هست

بادام چشم کیست به مغز سخن رسد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۴۰۳

نظرات