صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۱۰۶

۱

پیری که بار عشق به دوش رضاکشد

در گوش چرخ حلقه ز قد دوتا کشد

۲

تا حفظ آبروی قناعت میسرست

خاکش به سر که منت آب بقا کشد

۳

نتوان به پای سعی دویدن ز خویش

کو دست جذبه ای که گریبان ما کشد

۴

ایمن مشو به پاک نهادی ز جور چرخ

چون دانه پاک شد تعب آسیا کشد

۵

گشتیم گرد عالم ودر یک گل زمین

خاری نیافتیم که دامان ما کشد

۶

داغم که خار خار طلب آفتاب را

چندان امان نداد که خاری ز پا کشد

۷

صائب مقام امن درین روزگار نیست

خود را مگر کسی به حریم رضا کشد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۴۱۶

نظرات

user_image
سید روح الله موید
۱۳۹۹/۰۷/۲۹ - ۲۲:۲۷:۵۱
بیت سوم کلمه ی "خویش" باید "خویشتن" باشد تا وزن شعر درست باشد.