
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۱۲
۱
نمی خواهیم روی تلخ ابر نوبهاران را
به مشت خار ما سرگرم کن آتش عذاران را
۲
ز چشم شور زاهد جام در دستم نمکدان شد
سزای آن که در مجلس دهد ره هوشیاران را!
۳
غبار عاشقان چون گردباد از پای ننشیند
گره نتوان زدن در سنگ، خاک بی قراران را
۴
به زخم چنگل شاهین بساز ای کبک بی پروا
به رعنایی بریدی تیغ چندین کوهساران را
۵
چه لازم کلک صائب را گهرریزی سبق دادن؟
چرا ریزش دهد تعلیم کس ابر بهاران را؟
تصاویر و صوت

نظرات