صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۱۳۰

۱

روی ترا به آتش دل‌ها برشته‌اند

لعل ترا به خون جگرها سرشته‌اند

۲

ای شاخ گل ببال که در مزرع وجود

چون خال دل‌فریب تو تخمی نَکِشته‌اند

۳

ظاهر نمی‌شود که چه مضمون دلکش است

هرچند خط سبز ترا خوش نوشته‌اند

۴

دل را به آب دیده خونبار تازه دار

کاین دانه را به زحمت بسیار کِشته‌اند

۵

از کجروی عنان نگه را کشیده دار

کاین تار را به دقت بسیار رشته‌اند

۶

اوراق چرخ زیر وزبر گشته سال‌ها

تا نسخه وجود تو بیرون نوشته‌اند

۷

نان تو چون فطیر بماند در این تنور

با دست خود خمیر تو در هم سرشته‌اند

۸

از دودش آفتاب قیامت زبانه‌ای است

در آتشی که دانه ما را برشته‌اند

۹

جمعی که سایه بر سر افتادگان کنند

در سایه حمایت بال فرشته‌اند

۱۰

ایمن مشو که نیست مگر بهر امتحان

صائب اگر عنان تو از دست هِشته‌اند

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۴۲۷
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۱۷

نظرات