
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۱۶۰
۱
زیر سپهر دست دعا موج می زند
در خانه کریم گدا موج می زند
۲
غفلت نگر که پشت به محراب کرده ایم
در کشوری که قبله نما موج می زند
۳
آفاق را تردد خاطر گرفته است
هر قطره زین محیط جدا موج می زند
۴
زنهار در حمایت عریان تنی گریز
کز خرقه های صوف بلا موج می زند
۵
بردار می تپد سر منصور و تن به خاک
دریا کجا سفینه کجا موج می زند
۶
چشم هوس چه نقش تواند بر آب زد
آنجا که آبروی حیا موج می زند
۷
درحیرتم که آن گل بی خارچون گذشت
از سینه ای که خار جفا موج می زند
۸
تا خورد استخوان من دلشکسته را
جوهر ز استخوان هما موج می زند
۹
کوه از تجلی توچنان آب گشته است
کز جنبش نسیم صبا موج می زند
۱۰
تیغ برهنه تو ز جوهر منزه است
این بحر از کشاکش ما موج می زند
۱۱
صائب مکش سر از خط تسلیم زینهار
کآرام در مقام رضا موج می زند
تصاویر و صوت


نظرات