صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۱۷۶

۱

آرام را خرام تو آتش عنان کند

آیینه را حجاب تو آب روان کند

۲

بی درد بلبلی که در ایام جوش گل

اوقات صرف خاروخس آشیان کند

۳

چون لاله سرخ روی برآید ز زیر خاک

هر کس به خون قناعت ازین سبز خوان کند

۴

برگشتنی است پرتو خورشید بی زوال

صد سال اگر قرار درین خاکدان کند

۵

نقصان نمی رسد به خریدار احتیاط

حاشا که این متاع گرامی زیان کند

۶

در صدر آستانه نشینم که صدر را

اکسیر خاکساری من آستان کند

۷

از سیم وزر مگو که سزاوار خنده است

زندانیی که فخر به بند گران کند

۸

صائب شود عزیز جهان همچو ماه مصر

یک چند هر که بندگی کاروان کند

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۴۴۹

نظرات