
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۱۸۰
۱
معشوق کی زاهل هوس یاد می کند
شکر کجا ز مور ومگس یاد می کند
۲
مرغی که شد زکاهلی از دست دانه خوار
در آشیان ز کنج قفس یاد می کند
۳
همت ز عاجزان طلبد ظلم وقت عزل
چون شعله شد ضعیف زخس یاد می کند
۴
پیچد به دست وپای چو زنجیر ناقه را
از بازماندگان چو جرس یاد می کند
۵
شاخ گلی که می کند از سایه سرکشی
صائب کی از اسیر قفس یاد می کند
تصاویر و صوت

نظرات