
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۲۱۴
۱
شد چون هدف سر که درین خاکدان بلند
کز شش جهت نگشت صدای کمان بلند
۲
افکند دور ناله ز آتش سپند را
زنهار چون سپند نسازی فغان بلند
۳
همت بلند دار که آسیب کم رسد
آن را که چون عقاب بود آشیان بلند
۴
زان پیشتر که کعبه شود بوسه گاه خلق
گلبانگ بوسه بود ازان آستان بلند
۵
ابرو کشیده ومژه شوخ ونگه رسا
ناوک بلند ودست بلندوکمان بلند
۶
یکباره بستن در انصاف خوب نیست
دیوار باغ را مکن ای باغبان بلند
۷
لاف کرم نتیجه پستی همت است
از دست کوته است که باشد زبان بلند
۸
امروز نیست داغ جنون پرده سوز عقل
پیوسته بود آتش این کاروان بلند
۹
چون لاله داغدار شد پرده های گوش
هر جا شود ز خامه صائب فغان بلند
تصاویر و صوت

نظرات