صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۲۲۸

۱

مردان نظر سیاه به دنیا نمی‌کنند

روز سفید خود شب یلدا نمی‌کنند

۲

پیکان دهن به خنده چو سوفار باز کرد

از کار ما هنوز گره وا نمی‌کنند

۳

خوبان که همچو سیل عنان‌ریز می‌روند

اندیشه از خرابی دل‌ها نمی‌کنند

۴

دارد حذر ز سایه خود عقل شیشه دل

دیوانگان ز سنگ محابا نمی‌کنند

۵

در عالمی که حشر مکافات قایم است

از تیشه رخنه در دل خارا نمی‌کنند

۶

آن‌ها که کرده‌اند چو کف بار خود سبک

اندیشه از تلاطم دریا نمی‌کنند

۷

در راه چون پیاده حج خرج می‌شوند

جمعی که فکر توشه عقبی نمی‌کنند

۸

سستی مکن که راهنوردان کوی عشق

در خواب مرگ نیز کمر وانمی‌کنند

۹

صائب تمام عمر به زندان وحشتند

جمعی که زندگی به مدارا نمی‌کنند

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۴۷۴

نظرات