
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۲۳۱
۱
کی دلبران زصحبت دل سیر می شوند
خوبان کجا ز آینه دلگیر می شوند
۲
در خانمان خرابی دل سعی می کنند
این غافلان که در پی تعمیر می شوند
۳
چون صبح زیر خیمه دلگیر آسمان
روشندلان به یک دو نفس پیر می شوند
۴
غیر از گرسنگی که نگردند سیر ازو
هر نعمتی که هست ازو سیر می شوند
۵
آنان که قد کنند دوتا پیش چون خودی
در خانه کمان هدف تیر می شوند
۶
بی جذبه آن کسان که درین ره قدم نهند
گر بر فلک روند زمین گیر می شوند
۷
جمعی که پا به صدق درین راه می نهند
در یک نفس چو صبح جهانگیر می شوند
۸
جمعی که از حسب به نسب می کنند صلح
قانع به استخوان ز طباشیر می شوند
۹
صائب ز زخم شیر مکافات غافلند
صید افکنان که در پی نخجیر می شوند
تصاویر و صوت


نظرات