
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۲۴
۱
نگه دار از لب پیمانه آن لبهای میگون را
که با خون شسته است ای خونی شرم و حیا خون را؟
۲
مشو غافل ز مکر دختر رز هوش اگر داری
که این مکار می گیرد رگ خواب فلاطون را
۳
حریف زخم دندان ملامت نیست لبهایت
مکن نقل حریم میکشان آن نقل موزون را
۴
نمی ارزد به حرف تلخ، عیش باده شیرین
پی یک قطره می بر لب منه صد کاسه خون را
۵
حدیث توبه را با ساده لوحان در میان افکن
مکن در کار پی بر کردگان این نعل وارون را
۶
خرام بی خودی دست طمع در آستین دارد
مده در مجلس می جلوه آن بالای موزون را
۷
به عذر آن که نشنیدی نصیحت های صائب را
به شیرینی بگیر از دست او این کاسه خون را
تصاویر و صوت

نظرات