
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۲۶۴
۱
پهلوی چرب، دشمن روشن گهر شود
ماه تمام، دنبه گداز از نظر شود
۲
یک ناله چون سپند نداریم بیشتر
انصاف نیست ناله ما بی اثر شود
۳
قمری ز طوق حلقه کند نام سرو را
در گلشنی که قامت او جلوه گر شود
۴
چشمی که هست شور قیامت فسانه اش
کی از تپیدن دل ما باخبر شود
۵
چندان که خون دل ز شفق بیشتر خورم
چون صبح روشنایی من بیشتر شود
۶
برگ گلی که مایه آرام بلبل است
بر شبنم رمیده جناح سفر شود
۷
بر فرق هر که سایه درین نشائافکنی
در پیش آفتاب قیامت سیر شود
۸
صائب مرا ز می نتوان سیر چشم کرد
کز آب تلخ، تشنه لبی بیشتر شود
تصاویر و صوت

نظرات