صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۲۸۲

۱

رخسار او ز می چو عرقناک می شود

هر سینه ای که هست ز دل پاک می شود

۲

افزود آب ورنگ لبش از غبار خط

آن خون کجا نهفته به این خاک می شود

۳

زان سان که موم می شود از شعله نور پاک

دل چون گداخت شعله ادراک می شود

۴

از زهد خشک سرکشی نفس شد زیاد

آتش بلند از خس وخاشاک می شود

۵

آدم ز خلق خوش به مقام ملک رسد

خونی که مشک ناب شود پاک می شود

۶

بر هر که تیغ می کشد آن آفتاب روی

صائب چو صبح سینه من چاک می شود

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۱۲۱
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۱۸۰
کلیات صائب تبریزی از روی نسخهٔ خطی که خود شاعر تصحیح نموده با مقدمه و شرح حال آقای امیری فیروزکوهی از انتشارات کتابفروشی خیام، مقدمه مورخ ۱۳۳۳ شمسی - گردآورنده: ج. آزمون - تصویر ۶۰۰

نظرات