صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۲۸۳

۱

از جلوه تو سنگ سبکبال می شود

آتش ز خوی گرم تو پامال می شود

۲

فال نگاه گرم زدن بی مروتی است

بر چهره ای که جای عرق خال می شود

۳

چون شاخ گل ز خانه زین شعله می کشد

خونی که در رکاب تو پامال می شود

۴

آبی که قطره قطره به لب تشنگان دهند

گوهر فروز عقده تبخال می شود

۵

امید هست کهنه شود عشق تازه زور

خورشید پیر اگر به مه سال می شود

۶

چون لعل هر که خون جگر خورد وصبر کرد

زیب کلاه گوشه اقبال می شود

۷

بی حاصلی است حاصل چشم تهی ز رزق

از دانه گرد قسمت غربال می شود

۸

دل در حجاب جسم چه نشو ونما کند

در کفش تنگ، آبله پامال می شود

۹

این ریشه ای که در تو دوانده است آرزو

رگ در تن تو رشته آمال می شود

۱۰

صائب ز موج حادثه ابرو ترش مکن

انگور چون رسید لگدمال می شود

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۱۸۰
دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۵۰۰

نظرات