صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۳۰۰

۱

سیر از رخ تو دیده به دیدن نمی شود

گل زین چمن تمام به چیدن نمی شود

۲

در دل گره ز زلف تو داریم شکوه ها

کوتاه حرف ما به شنیدن نمی شود

۳

از شرم خویش در پس دیوار مانده ایم

ورنه نقاب مانع دیدن نمی شود

۴

از آب تلخ تازه شود داغ تشنگی

حرص شراب کم به کشیدن نمی شود

۵

هر چند مادرست به اطفال مهربان

تحصیل شیر جز به مکیدن نمی شود

۶

پیری قساوت از دل ظالم نمی برد

دل نرم تیغ را به خمیدن نمی شود

۷

خم در خم سپهر، عبث آه کرده است

کم زور این کمان به کشیدن نمی شود

۸

در گوهر لطیف بود آب بیقرار

حیرت حجاب اشک چکیدن نمی شود

۹

در حسن نقش تن ندهد دل چو ساده شد

آیینه روشناس به دیدن نمی شود

۱۰

صائب ز بس که محو شکر خواب غفلت است

بیدار چشم ما به پریدن نمی شود

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۵۰۸
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۲۷۲

نظرات