صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۳۲۰

۱

از نغمه پرده مطرب دستانسرا کشید

دام پری شکار به روی هوا کشد

۲

هر جا که رفت داد گریبان به دست غم

از پای گل کسی که درین فصل پاکشید

۳

سرو ترا ز سایه چکد آب زندگی

گر دید خضر هر که در این سایه واکشید

۴

سیمای ما قلمرو نقش مراد شد

زان سیلی که عشق به رخسار ماکشید

۵

در خنده ای که از ته دل نیست فیض نیست

بیهوده غنچه منت باد صبا کشید

۶

در چشم بی نیازی ما کار میل کرد

گردون اگر به دیده ما توتیا کشید

۷

آب حیات می خورد از چشمه سراب

تسلیم هر که رابه مقام رضاکشید

۸

در آستین همت گردون جناب ماست

دستی که خط به صفحه بال هماکشید

۹

آیینه اش ز زنگ کدورت نگشت صاف

چون خضر هر که منت آب بقا کشید

۱۰

ما را به حرف آینه رویان درآورند

نتوان ز طوطیان به شکر حرف واکشید

۱۱

صائب حلاوتی که من از فقر یافتم

ناز شکر توانی ز نی بوریا کشید

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۵۱۷

نظرات