
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۳۲۲
۱
با عشق انتقام توان ز آسمان کشید
نتوان به زور بازوی عقل این کمان کشید
۲
دیگر چه لازم است که مشق جنون کند
دیوانه ای که خط به سواد جهان کشید
۳
با خامشی بساز که تلخی نمی کشد
این شهد را کسی که به کام وزبان کشید
۴
دیوان عاشقان به قیامت نمی کشد
خط انتقام ما ز رخ دلستان کشید
۵
گرد کدورتی که ز اغیار داشتم
دیوار در میان من ودلستان کشید
۶
شد کند از ملایمت من زبان خصم
دندان مار را به نمد می توان کشید
۷
صائب بغیر گوشه دل نیست در جهان
امروز گوشه ای که نفس می توان کشید
تصاویر و صوت

نظرات