صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۳۴۲

۱

طفل است وغم ناله ما هیچ ندارد

این غنچه سر وبرگ صبا هیچ ندارد

۲

پیداست ز هر قطره شبنم که درین باغ

عشقی که هوایی است بقا هیچ ندارد

۳

گفتم به تهیدستی امید ببخشای

گفتا الف قامت ما هیچ ندارد

۴

نخل قد او دید وزشرم آب نگردید

شاخ گل این باغ حیا هیچ ندارد

۵

صائب چه عجب گر دلت از هند سیه شد

این خاک سیه نور وصفا هیچ ندارد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۵۲۷

نظرات