
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۳۴۶
۱
دل طاقت حیرانی دیدار ندارد
آیینه ما جوهر این کار ندارد
۲
گل می کند از رنگ پریشانی خاطر
حاجت به تنک ظرفی اظهار ندارد
۳
تا چند به مویی دلم آویخته باشد
واپس ده اگر زلف تو در کار ندارد
۴
واعظ چه شوی گرم لب بی نمک تو
تبخاله ای از گرمی گفتار ندارد
۵
مشکل که گشاید گره از رشته کارم
ابروی تو پیشانی این کار ندارد
۶
آغوش مرا محرم آن خرمن گل کن
موی کمرت طاقت این بار ندارد
۷
کاری است به دل ناخن الماس شکستن
هر بیجگری دست درین کار ندارد
۸
ای شاخ گل از دور چه آغوش گشایی
گل رنگی از آن گوشه دستار ندارد
۹
یک ذره وفا را به دوعالم نفروشیم
هرچند درین عهد خریدار ندارد
۱۰
بی حوصله ای را که بود شیشه متاعش
آن که به آتش نفسان کار ندارد
۱۱
صائب به جگر شعله زند ناله گرمت
آتش نفسی مثل تو گلزار ندارد
تصاویر و صوت


نظرات
ستارک s.khoshnevis@yahoo.com
پاسخ: با تشکر، از آنجا اشاره فرمودید چند بیت اضافه است منتظر میمانیم تا دوستانی که به متن چاپی دسترسی دارند نسبت به ضبط صحیح غزل ما را آگاه کنند. تغییری اعمال نشد.
ستارک s.khoshnevis@yahoo.com
پاسخ: با تشکر، ابیات قبلی:جویای تو با کعبهٔ گل کار نداردآیینهٔ ما روی به دیوار نداردیک داغ جگرسوز درین لالهستان نیستاین میکده یک ساغر سرشار ندارداز دیدن رویت دل آیینه فرو ریختهر شیشه دلی طاقت دیدار ندارداز گرد کسادی گهرم مهرهٔ گل شدرحم است به جنسی که خریدار نداردما گوشه نشینان، چمنآرای خیالیمدر خلوت ما نکهت گل بار نداردبلبل ز نظر بازی شبنم گلهمندستمسکین خبر از رخنهٔ دیوار نداردبا ابیات نقل شده توسط جنابعالی جایگزین شد. ضمن آن که در بیت آخر «ننهند» مشکل وزنی ایجاد میکند.
ستارک s.khoshnevis@yahoo.com
پاسخ: با تشکر، ممکن است نسخههای منبع متفاوت باشند. گنجور در آثار صائب از ریرا استفاده کرده و من نمیدانم منبع چاپی آن سایت کدام است.