صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۳۶

۱

دلم خاک مراد خویش داند نامرادی را

کند گرد یتیمی گوهرم گرد کسادی را

۲

ز تنگی در دل پر خون من شادی نمی گنجد

ز من چون غنچه تصویر، رنگی نیست شادی را

۳

نظر بست از تماشا بوالهوس، تا یار نو خط شد

خط ریحان غبار چشم باشد بی سوادی را

۴

به خواری زیستن، از عزت ناقص بود بهتر

گوارا کرد بر من قیمت نازل کسادی را

۵

چرا صائب برون آیم ز خلوت، من که می دانم

به از کنج دهان یار، کنج نامرادی را

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۲۴۰

نظرات