صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۳۸۸

۱

یوسف شود آن کس که خریدار تو باشد

عیسی شود ان خسته که بیمارتو باشد

۲

گر خاک شود سرمه خاموشی سیل است

آن سینه که گنجینه اسرار تو باشد

۳

چون برق سبکسیر بود شمع مزارش

هر سوخته جانی که طلبکار تو باشد

۴

هر چاک قفس از تو خیابان بهشتی است

خوش وقت اسیری که گرفتارتو باشد

۵

سیلاب قیامت به نظر موج سراب است

آن را که نظرواله رفتار تو باشد

۶

بر چهره گل پای چوشبنم نگذارد

آن راهروی را که به پاخار تو باشد

۷

خوابی که به از دولت بیدار توان گفت

خوابی است که در سایه دیوارتو باشد

۸

از چشمه خورشید جگر سوخته آید

هر دیده که لب تشنه دیدارتو باشد

۹

در رشته کشد گوهر خورشید نگاهش

چشمی که به رخسار گهربارتو باشد

۱۰

صائب اگر از خویش توانی بدر آمد

این دایره ها نقطه پرگار تو باشد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۵۴۸
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۶۲۲
کلیات صائب تبریزی از روی نسخهٔ خطی که خود شاعر تصحیح نموده با مقدمه و شرح حال آقای امیری فیروزکوهی از انتشارات کتابفروشی خیام، مقدمه مورخ ۱۳۳۳ شمسی - گردآورنده: ج. آزمون - تصویر ۳۷۵

نظرات