
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۳۹۵
۱
شرمی که بود ساخته مطلوب نباشد
شهباز نظر دوخته محجوب نباشد
۲
یوسف صفتی را که زلیخا برداز راه
پروای نظربازی یعقوب نباشد
۳
از چهره بی شرم شود عشق هوسناک
زان حسن بپرهیز که محجوب نباشد
۴
حسنی که ز صورت نبود معنی او بیش
گرماه تمام است که مرغوب نباشد
۵
درد همه کس بیشتر از تاب و توان است
در پله خودکیست که ایوب نباشد
۶
چندان که چو گل گوش فکندیم درین باغ
حرفی نشنیدیم که دلکوب نباشد
۷
بی سختی ایام بصیرت نتوان یافت
کورست هرآن ره که لگدکوب نباشد
۸
عقل است حجاب کشش عالم بالا
دیوانه محال است که مجذوب نباشد
۹
صائب دل عاشق به چه امید شود خون
خونخواری اگر شیوه محبوب نباشد
تصاویر و صوت



نظرات