صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۴۲۵

۱

سرمست چو آن شاخ گل از باغ برآید

باغش چو نفس سوختگان بر اثر آید

۲

هر سو که کند شاخ گلش میل ز مستی

آغوش گشا بلبلی از خاک برآید

۳

حسن تو ز بسیاری سامان لطافت

در دیده هر کس به لباس دگر آید

۴

از شوق تماشای جمال تو گل از شاخ

چون لاله نفس سوخته از خاک برآید

۵

جان در ره شیرین دهنان باز که تا حشر

آوازه فرهاد ز کوه و کمر آید

۶

از عشق به کوشش نتوان کامروا شد

در آتش سوزنده چه از بال و پر آید

۷

چشمی که در او آب حیاپرده نشین است

از پوست برون زود چو بادام ترآید

۸

در ذکر خدا به که شود صرف چو تسبیح

ایام حیاتی که به صدسال سرآید

۹

صائب نشود لاله صفت شسته به باران

رنگی که به رخسار به خون جگر آید

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۵۶۶

نظرات