
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۴۴۸
۱
با روی تو صبر از دل بیتاب نیاید
خودداری ازین آینه چون آب نیاید
۲
غافل نکند بستر گل شبنم ما را
در دیده روشن گهران خواب نیاید
۳
زنجیر حریف دل خوش مشرب ما نیست
از موج عنانداری سیلاب نیاید
۴
در دیده صیاد کمینگاه بهشتی است
زاهد بدر از گوشه محراب نیاید
۵
بی خیرگی آیینه ز رخسارتوگل چید
چشمی که بود نرم دراوآب نیاید
۶
آسودگی من ز گرفتاری خویش است
در دام محال است مرا خواب نیاید
۷
چشمی که نمکسود شد از پرتو منت
از خانه تاریک به مهتاب نیاید
۸
دلبسته گردون دل آسوده ندارد
استادگی از کوزه دولاب نیاید
۹
صائب دل افسرده من گرم نگردد
تا بر سرم آن مهر جهانتاب نیاید
تصاویر و صوت


نظرات