
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۴۵۸
۱
از حلقه های زنجیر سودا چه باک دارد
از گوشمال گرداب دریا چه باک دارد
۲
همواری از خطرها دیوارآهنین است
از ترکتاز سیلاب دریا چه باک دارد
۳
زخم زبان ندارد رنگی ز سخت رویان
از شیشه شکسته خارا چه باک دارد
۴
طبع کریم خواهد تقریب بهر ریزش
از ساغر تهی چشم مینا چه باک دارد
۵
ایمن ز بر گریزست آن را که نیست برگی
از چشم تنگ سوزن عیسی چه باک دارد
۶
دلهای پینه بسته آسوده از گزندست
از رفتن عزیزان دنیا چه باک دارد
۷
پرواز گوشه گیران بالاتراز سپهرست
از سربلندی قاف عنقا چه باک دارد
۸
در پیش رحمت حق گرد گنه چه باشد
از سیلهای تیره دریا چه باک دارد
۹
بر عاشقان گواراست صائب عتاب معشوق
از تیغ بازی مهر حربا چه باک دارد
تصاویر و صوت

نظرات