صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۵۱۲

۱

سخن کی به جانهای غافل نشیند

ز دل هر چه برخاست در دل نشیند

۲

غبار یتیمی است جویای گوهر

غم عشق در جان کامل نشیند

۳

اگر صید غافل شود عذر دارد

ز صیاد عیب است غافل نشیند

۴

مرا می کند سنگ طفلان حصاری

اگر جوش دریا به ساحل نشیند

۵

به دنیا نگردد مقید سبکرو

به ویرانه سیلاب مشکل نشیند

۶

تو کز اهل جسمی سبک ساز خودرا

که دل کشتیی نیست در گل نشیند

۷

چو دریا نگردد تهیدست هرگز

کریمی که در راه سایل نشیند

۸

شود محو در یک دم از جلوه حق

دو روزی اگر نقش باطل نشیند

۹

مرا خاک گشتن درین راه ازان به

که گردم به دامان منزل نشیند

۱۰

به افشاندن دست صائب نخیزد

غباری که بر دامن دل نشیند

تصاویر و صوت

کلیات صائب تبریزی از روی نسخهٔ خطی که خود شاعر تصحیح نموده با مقدمه و شرح حال آقای امیری فیروزکوهی از انتشارات کتابفروشی خیام، مقدمه مورخ ۱۳۳۳ شمسی - گردآورنده: ج. آزمون - تصویر ۴۷۱
دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۶۰۹

نظرات