
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۶۵۴
۱
بیا ای محتسب از وادی دردی کشان بگذر
ازین یک گل زمین، دانسته ای باد خزان بگذر
۲
نمی گفتم حریفم نیستی کاوش مکن با من ؟
به چندین کشتی از دریای چشمم این زمان بگذر
۳
ازین صحرای کنعان کز حسد چاهی است هرگامش
زلیخا گوش برزنگ است زود ای کاروان بگذر
۴
غبار آلوده اشکی، درخمار سرمه بیتابی
بگیر از گوشه چشمم به خاک اصفهان بگذر
تصاویر و صوت

نظرات