
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۶۶۹
۱
دوسه روزی است صفای رخ گلپوش بهار
دیده ای آب ده از صبح بناگوش بهار
۲
دانه سوخته از ابر نمی گردد سبز
چه کند بادل افسرده ما جوش بهار؟
۳
دامن پاک حصاری است نکورویان را
سروراسرکشیی نیست از آغوش بهار
۴
موی ژولیده چو دود از سر من باز شود
گرچنین جوش زند مغز من از جوش بهار
۵
چون زند بلبل بی طالع ما بر آهنگ
صدف گوهر سیماب شود گوش بهار
۶
در حبابی چه پر و بال گشاید طوفان ؟
ظرف بلبل چه کند بامی سرجوش بهار؟
۷
چمن از جوش گل و لاله گرانبار شده است
جلوه ای کن که سبکبار شود دوش بهار
تصاویر و صوت

نظرات