
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۶۷۵
۱
ای دهان تو و گفتار ز هم شیرین تر
لب لعل تو و رخسار ز هم رنگین تر
۲
درمیان لب لعل و سخنت حیرانم
که ازین هردو کدام است زهم رنگین تر
۳
گرچه در شرم و حیا چهره مریم مثل است
هست رخسار تو صد پرده ازو شرمین تر
۴
قاف هر چند گرانسنگ و گران تمکین است
کوه تمکین تو صد پله بود سنگین تر
۵
چه گشایش طمع از باغ و بهاری دارم
که جبین گلش از غنچه بود پر چین تر
۶
برندارد نظر از بال وپر خود طاوس
هرکه آراسته تر از همه کس خودبین تر
۷
دولت هرکه درین دایره بیدار ترست
خواب او هست به میزان نظر سنگین تر
۸
کبر مفروش به مردم که به میزان نظر
زود گردد سبک آن کس که بود سنگین تر
۹
ازجهان تلخی بسیار کشیدم صائب
که ز شیرین سخنان شد سخنم شیرین تر
تصاویر و صوت

نظرات