
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۷۱۲
۱
یارب مرا زپوتو منت نگاه دار
شمع مرا ز دست حمایت نگاه دار
۲
عاجز بود ز حفظ عنان دست رعشه دار
وقت شباب دامن فرصت نگاه دار
۳
نشتر ز خون مرده گرانی نمی برد
از غافلان زبان نصیحت نگاه دار
۴
چشم طمع به نعمت الوان مکن سیاه
زنهار آبروی قناعت نگاه دار
۵
چون کودکان مکن به تماشا نگاه صرف
این رشته بهر گوهر عبرت نگاه دار
۶
دولت ز دست بسته شود پای دررکاب
با دست باز دامن دولت نگاه دار
۷
در قسمت خدای جهان حیف و میل نیست
ای بی ادب زبان شکایت نگاه دار
۸
درزندگی به خواب مکن صرف عمر خویش
از بهر گور خواب فراغت نگاه دار
۹
غافل مشو ز پاس پریخانه حضور
دل راز چار موجه کثرت نگاه دار
۱۰
منصور سر به باد ز افشای راز داد
صائب زبان ز راز حقیقت نگاه دار
تصاویر و صوت

نظرات