
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۷۲۴
۱
نادان ز حرص درتب و تاب است بیشتر
در شوره زار موج سراب است بیشتر
۲
درعالمی که خرج تماشا شود نگاه
در چشم باز، پرده خواب است بیشتر
۳
آتش دل از فغان به نیستان تهی کند
در مغز پوچ شور شراب است بیشتر
۴
نقصان درین بساط بود خوشتر از کمال
بدر از هلال پا به رکاب است بیشتر
۵
از دل، غرض گداختن و آب گشتن است
گلهای باغ خرج گلاب است بیشتر
۶
کام زمانه پرده ناکامی دل است
این آبها نقاب سراب است بیشتر
۷
محرم ترست آتش جانسوز عشق را
هر سینه ای که داغ و کباب است بیشتر
۸
زین آبها که درگره سخت گوهرست
امید من به موج سراب است بیشتر
۹
افزود از دمیدن خط پیچ و تاب زلف
بیم ستمگران ز حساب است بیشتر
۱۰
صائب به وصل گنج گهر زود می رسد
از عشق هردلی که خراب است بیشتر
تصاویر و صوت

نظرات