
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۷۹۳
۱
ز خط چو یار رخِ آل را کند سرسبز
امید مزرع آمال را کند سرسبز
۲
بهارِ حسنِ تو افتاده آنقدر تردست
که تخمِ سوخته خال را کند سرسبز
۳
کسی به وصل شکر میرسد که چون طوطی
ز اشکِ تلخ پروبال را کند سرسبز
۴
کند امیدِ من آن روزِ صورتی پیدا
که آبِ آینه تمثال را کند سرسبز
۵
ز فکرِ تازه برومند گشت خامهٔ من
که فتحِ رأیت اقبال را کند سرسبز
۶
ز باده نشو و نما کرد زنگِ کُلفتِ من
که آب سبزهٔ پامال را کند سرسبز
۷
کنون که ابرِ مروت شده است خشک، مگر
بخونِ دل کسی آمال را کند سرسبز
۸
ز آه و ناله توان یافت حالِ دل صائب
که ترجمان سخن لال را کند سرسبز
تصاویر و صوت

نظرات