
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۷۹۵
۱
نبسته ای گره عهد برقبا هرگز
نرفته ای به سروعده وفا هرگز
۲
همیشه گرچه درآیینه خانه می گردی
ندیده ای رخ خود سیراز حیا هرگز
۳
عیارجنبش مژگان او چه میدانی؟
نگشته ای هدف ناوک قضا هرگز
۴
حدیث دل نگرانی زماچه میپرسی ؟
نکرده ای سفری روی برقفا هرگز
۵
اگرچه شبنم گستاخ این گلستانم
ندیده ام رخ گل را به مدعاهرگز
۶
به گردرفت ز حرص تو خرمن افلاک
دهان شکوه نبستی چو آسیا هرگز
۷
ندیده ام اثر از آه سردخود صائب
گلی نچیده ام از صحبت صبا هرگز
تصاویر و صوت


نظرات