
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۸۱۲
۱
بر شیشه و پیاله ظفر یافت دست ما
ای آفتاب داغ شو، ای آسمان بسوز
۲
راهی است راه عشق که ناچار رفتنی است
یوسف تو هم در آتش این کاروان بسوز
۳
بر کوره گلابگر افتاد راه گل
بلبل تو نیز خار و خس آشیان بسوز
۴
مردانه زیر تیغ چو شمع ایستاده شو
تا ممکن است تن زن و تا می توان بسوز
۵
زین بیش پایمال درین خاکدان مباش
از بوسه وداع دل آسمان بسوز
۶
خاکستر مرا ز حسد چشم می زنند
پروانه مرا ز نظرها نهان بسوز
۷
صائب ز آستانه جانان، دل شبی
بربای بوسه ای و دل پاسبان بسوز
تصاویر و صوت

نظرات