
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۸۱۹
۱
پیغامی ازان غنچه دهن می رسد امروز
خوشحالیی از غیب به من می رسد امروز
۲
این شادی ازاندازه پیغام فزون است
بوسی ز لب یار به من می رسد امروز
۳
مغز دو جهان راکند از عطسه پریشان
این نافه که ازناف ختن می سد امروز
۴
ز آغوش وداعی که گل و لاله گشوده است
پیداست که گلچین به چمن می رسد امروز
۵
حمام زنانه است جهان از سخن پوچ
گوش که به فریاد سخن می رسد امروز؟
۶
جز زلف دراز تو که ترخان خدایی است
دست که به آن سیب ذقن می رسد امروز؟
۷
دخلی است که بسیار ز خرج است گرانتر
چیزی که به ارباب سخن می رسد امروز
۸
صائب نرود جز سخن حق به زبانم
پیمانه منصور به من می رسد امروز
تصاویر و صوت


نظرات