
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۸۴۱
۱
شد ز خط لعل تو ایمن ز شبیخون هوس
در شب تار بود شهد مسلم ز مگس
۲
در حرامی است اگر باده نشاطی دارد
دختر رز به حلالی نشود قسمت کس
۳
نفس را غفلت دل باعث جرأت گردد
دزد را سرمه توفیق بود خواب عسس
۴
از نصیحت دل مغرور نگردد بیدار
رهرو مانده کند خواب به آواز جرس
۵
از هوس سینه عشاق مکدر گردد
صفحه آینه راتیره کند مشق نفس
۶
چه کند زخم زبان با دل عاشق صائب ؟
شعله اندیشه ندارد ز زبان بازی خس
تصاویر و صوت


نظرات