صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۹۱۱

۱

در غریبی تابه چند افتدکسی ازیادخویش؟

کو جنونی تا برآرم گرد از بنیاد خویش

۲

غفلت صیاد از نخجیر عین رحمت است

وای بر صیدی که غافل گردداز صیاد خویش

۳

شکوه مارا ازحریم وصل دور انداخته است

حلقه در بیرون درمانده است ازفریاد خویش

۴

جوی شیر ازسنگ آوردن عجب طفلانه بود

بی تأمل کند کردم تیشه فولاد خویش

۵

چون خدنگ آه، برگشتن نمی دانم که چیست

درچه ساعت برد یاد او مرا ازیاد خویش؟

۶

کلک صائب راچه لذت ازصفیر خود بود؟

عندلیب مست بی بهره است ازفریاد خویش

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۱۹۰

نظرات