
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۹۳
۱
کیست گردن ننهد دام جهانگیر ترا؟
چرخ یک حلقه بود زلف چو زنجیر ترا
۲
شست صاف تو مریزاد، که خون دو جهان
نشود مانع پرواز، پر تیر ترا
۳
کار سنگ بده از لوح مزارش آید
هر که در خاک برد حسرت شمشیر ترا
۴
بحر در حوصله قطره نگنجد هیهات
دیده چون درک کند حسن جهانگیر ترا؟
۵
حاصل ملک جهان پیش سلیمان بادست
به چه تسخیر نمایم نظر سیر ترا؟
۶
نتوان داشت به زنجیر، نگاهش صائب
هر که از دل شنود ناله شبگیر ترا
نظرات
محسن شفیعی
محسن حیدرزاده جزی