صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۹۴۴

۱

چسان در بر کشم گستاخ چون پیراهن اندامش؟

که رنگ ازبوسه خورشید می بازد لب بامش

۲

چه آگاهی ز حال ما خمار آلودگان دارد؟

می آشامی که خالی برنمی گردد زلب جامش

۳

نهالی راکز او امید من چشم ثمر دارد

زبان مار می سازد نگه را، تلخ بادامش

۴

تمنای رهایی دارم از زلف گرهگیری

که از دلبستگی باد صبا شد عقده دامش

۵

چه گویم شکر این نعمت که آن بدخو نمی داند

که من از بوسه و پیغام خرسندم به دشنامش

۶

کیم من تانگردم خاک راه انتظار او؟

که برآتش نشاند پختگان راوعده خامش

۷

که دارد یادصائب این چنین آیینه رخساری؟

که پیراهن شود بال پری ازلطف اندامش

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۰۵
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۳۵۴

نظرات