صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۹۵۳

۱

به سرخی می زند چون مشک خط عنبرافشانش

چه حسن نشأه خیزست این که میگون است ریحانش

۲

نباشد دور اگر خطش طلایی درنظر آید

که طوق هاله زرین می شود ازماه تابانش

۳

به نور دیده خود چون چراغ صبح می لرزد

سهیل شوخ چشم از پرتو سیب زنخدانش

۴

دل عشاق چون برگ خزان برخاک می ریزد

به هر جانب که مایل می شود سرو خرامانش

۵

عیار شوق بلبل رانمی دانم،همین دانم

که آتش زیر پا دارد گل از شوق گریبانش

۶

به باد بی نیازی می دهد شور قیامت را

اگر بردارد از لب مهر خاموشی نمکدانش

۷

درین بستانسرا سروی بلند آوازه می گردد

که باشد همچو صائب نغمه سنجی درگلستانش

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۰۹

نظرات