
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۰۰۰
۱
بپوش چشم ز عیب کسان، هنربین باش
بساز با خس و خار و همیشه گلچین باش
۲
ز سنگ خاره دم تیغ زود برگردد
درین قلمرو آفت چو کوه سنگین باش
۳
به خون ز نعمت الوان دهر قانع شو
گرانبها و گرامی چو نافه چین باش
۴
به یک نظر نتوان دید خلق و خالق را
بپوش دیده خودبینی و خدابین باش
۵
درآ به حلقه روشندلان عالم خاک
ز سنگ تفرقه ایمن چو عقد پروین باش
۶
شکسته پایی برق است سبزه ته سنگ
به بال سعی گریزان ز خواب سنگین باش
۷
نخست از نفس پاک مشک کن خون را
دگر چو نافه چین در لباس پشمین باش
۸
بهشت نقد اگر صائب آرزو داری
برو زخاک نشینان شهر قزوین باش
نظرات