صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۰۰۲

۱

شکستْ رنگِ مرا رنگ همچو مهتابش

ربود خواب مرا نرگسِ گران‌خوابش

۲

میان برهمن و بت حصار سنگ کِشد

نظرفریبی ابروی همچو محرابش

۳

عقیق خون مسیحا به زیرِ لب دارد

هنوز تشنهٔ خون است لعلِ سیرابش

۴

خلیل کو گل از آن روی آتشین چیند؟

کجاست خضر که بیند به عالمِ آبش؟

۵

به جامه‌خانهٔ گردون نظر سیاه مکن

حذر! که گرد رخ اخگرست سنجابش

۶

محیطِ عشق محال است آرمیده شود

به تیغِ موج بریدند نافِ گردابش

۷

هنوز مست غرور است چشم او صائب

نکرده سبزه خط زهر در شکر خوابش

تصاویر و صوت

نظرات