صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۰۳

۱

راه خوابیده رسانید به منزل خود را

نرساندی تو گرانجان به در دل خود را

۲

تا چو گرداب توان ریشه رسانید به آب

همچو کشتی مکن آلوده ساحل خود را

۳

نقد هستی است گرامی تر ازان ای غافل

که کنی خرج به اندیشه باطل خود را

۴

نشود خرج زمین قطره چو گوهر گردید

برسان زود به آرامگه دل خود را

۵

در چنین فصل بهاری نشوی چون مجنون؟

می شماری اگر از مردم عاقل خود را

۶

سر سودازده را تیغ بود سایه بید

وارهان زود ازین عقده مشکل خود را

۷

حسن لیلی چه خیال است شود پرده نشین؟

چه تسلی دهی از دیدن محمل خود را؟

۸

گوهری نیست درین قلزم خونین صائب

پوچ (و) بی مغز مکن چون کف ساحل خود را

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۲۷۱

نظرات