
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۰۳۹
۱
گوهر فروز دیده بیدار خویش باش
برق فنای خرمن پندار خویش باش
۲
پا از گلیم مرتبه خود مکن دراز
چون نقطه پاشکسته پرگار خویش باش
۳
ارباب کام،تشنه لغزیدن تواند
ای سرو خوش خرام خبردار خویش باش
۴
گلزار حسن شبنم خلق است تازه روی
از حسن خلق، شبنم گلزار خویش باش
۵
درمانده اند خلق به درمان درد خود
رحمی به حال خودکن و غمخوار خویش باش
۶
پیچیده ای به طول امل از سر غرور
در فکر باز کردن زنار خویش باش
۷
یک بوسه نذر صائب بیمار کرده ای
تنگ است وقت،بر سر گفتار خویش باش
تصاویر و صوت

نظرات