صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۰۵۰

۱

حسن تو باده ای است که شرم است شیشه اش

خال تو دانه ای است که دام است ریشه اش

۲

روی تو آتشی است که زلف است دود او

شیری است غمزه تو که دلهاست بیشه اش

۳

سروی است قامت تو که ازجای می کند

در هر دلی که پنجه فرو برد ریشه اش

۴

دست از هنر چگونه نشوید کسی به خون ؟

فرهاد را ز پای درآورد تیشه اش

۵

چون اختیار پیشه و شغل دگر کند؟

صائب که شد ز روز ازل عشق پیشه اش

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۵۲
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۱۵۶
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۳۶۸

نظرات