
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۰۶۶
۱
چون ماهیان زفلس مده عرض مال خویش
محضر مکن درست به خون حلال خویش
۲
تا کی توان به خرقه صد پاره بخته زد؟
یک بخته هم بزن به دهان سؤال خویش
۳
معراج اعتبار مقام قرار نیست
چون آفتاب سعی مکن درزوال خویش
۴
از عالم وجود سبکبار می رود
پیش از رحیل هرکه فرستاد مال خویش
۵
یوسف ز کاروان تو غارت رسیده ای است
معمور کن جهان ز زکات جمال خویش
۶
آفت کم است مردم پوشیده حال را
صائب برون میار سر از زیر بال خویش
تصاویر و صوت

نظرات
جهن یزداد